داستان‌های تاریخی

شکر تلخ؛ فصل اول – قسمت هفتم

چکیده‌ی اپیزود هفتم از فصل اول:
خانم‌باجی از رسوم مردسالاری و بایدهای آن در تاریخ اجتماعیِ ایران می‌گوید. عزت همچنان به‌دنبال راهِ چاره‌ای است تا درد خود را دوا کند. بر همین اساس، تفکرات او حوالیِ تفرقه‌اندازی و فتنه‌انگیزی می‌چرخد و با نصایح و راه‌کارهای خانم‌باجی به‌ ضدیت با حاجی‌تقی بازرگان می‌پردازد...!
نویسنده؛ جعفر شهری باف
راوی؛ فرهاد مهرآبادی
برای حمایت از صدای قجرتایم؛ لینک پادکست‌های ما را با دوستان و خانوادۀ محترم خود به اشتراک بگذارید، سپاسگزاریم.

شکر تلخ؛ فصل اول – قسمت ششم

چکیده‌ی اپیزود ششم از فصل اول:
رحیم‌نِی‌زن و شکوفه، مصداق دو عاشق وفادار و به نوعی لیلی و مجنون قصه‌ی ما هستند. داغِ پنهان دردِ عزت نیز مزیدی بر دخالت‌های بیشتر خانم‌باجی برای کمک به‌ او می‌شود. خانم‌باجی با تمام خوب و بدش برای عزت، گذشته‌ای مشابه به‌خودِ او دارد و هدایت ماجرا را کاملاً به‌دست می‌گیرد...!
نویسنده؛ جعفر شهری باف
راوی؛ فرهاد مهرآبادی
برای حمایت از صدای قجرتایم؛ لینک پادکست‌های ما را با دوستان و خانوادۀ محترم خود به اشتراک بگذارید، سپاسگزاریم.

شکر تلخ؛ فصل اول – قسمت پنجم

چکیده‌ی اپیزود پنجم از فصل اول:
میرزا صادق داستان را متوجه شده‌است، اما در تفهیم آن به‌حاجی‌تقی بازرگان قصه‌ی ما، باید نهایت هوش و ذکاوت را به‌خرج بدهد تا اسباب ناراحتی و تلخی و رنجش حاجی نشده‌ باشد. خانم‌باجی مسئولیت درمان عزت را بر عهده میگیرد و و او را با روایت داستان‌های عجیب همراهی می‌کند...!
نویسنده؛ جعفر شهری باف
راوی؛ فرهاد مهرآبادی
برای حمایت از صدای قجرتایم؛ لینک پادکست‌های ما را با دوستان و خانوادۀ محترم خود به اشتراک بگذارید، سپاسگزاریم.

شکر تلخ؛ فصل اول – قسمت چهارم

چکیده‌ی اپیزود چهارم از فصل اول:
میرزاباقر گیر می‌افتد و با شخصیتی به‌نام حاجی‌تقی آشنا می‌شوید. او که تاجر است و به‌تازگی از سفرِ کاری بازگشته‌است، خاطرات جالبی برای دوستان و آشنایانش به‌همراه دارد. مردی که با تظاهر به‌تقدس، در پی شکار برّه می‌باشد. خانم‌باجی نیز پایان داستان را تکان‌دهنده می‌کند...!
نویسنده؛ جعفر شهری باف
راوی؛ فرهاد مهرآبادی
برای حمایت از صدای قجرتایم؛ لینک پادکست‌های ما را با دوستان و خانوادۀ محترم خود به اشتراک بگذارید، سپاسگزاریم.

شکر تلخ؛ فصل اول – قسمت سوم

چکیده‌ی اپیزود سوم از فصل اول:
قبل از طلوع آفتاب، میرزاباقر داستان ما از خواب برمی‌خیزد و لباس بسیار تمیز، زیبا و فاخری به‌تَن می‌کند. پس از اتمام آرایش سر و زلف و زرق و برق، با همسرش کبری بگو مگویی دارد. او برای آزادیِ یکی از دوستانش می‌رود، اما دل همسرش کبری به درستی شور چیز دیگری را می‌زند...!
نویسنده؛ جعفر شهری باف
راوی؛ فرهاد مهرآبادی
برای حمایت از صدای قجرتایم؛ لینک پادکست‌های ما را با دوستان و خانوادۀ محترم خود به اشتراک بگذارید، سپاسگزاریم.

شکر تلخ؛ فصل اول – قسمت دوم

چکیده‌ی اپیزود دوم از فصل اول:
فقر و فلاکت گرسنگان را عاصی کرده‌است. یک‌نفر درد را فریاد می‌زند و سیل اعتراضات را هدایت می‌کند، اما نتیجه‌ی درخواست نان، باتون و گلوله‌ست. میرزاباقر برای درمان پسرش، همراه با همسر، به‌حکیم مراجعه می‌کند که در بین راه زنی او را صدا می‌کند و رشته‌ی افکار همسرش را دگرگون می‌سازد...!
نویسنده؛ جعفر شهری باف
راوی؛ فرهاد مهرآبادی
برای حمایت از صدای قجرتایم؛ لینک پادکست‌های ما را با دوستان و خانوادۀ محترم خود به اشتراک بگذارید، سپاسگزاریم.

شکر تلخ؛ فصل اول – قسمت اول

چکیده‌ی اپیزود اول از فصل اول:
داستان این فصل با قحطی و خشکسالی شروع می‌شود. میرزاباقر خوش‌تیپ و خوش لباس همراه با پسرش از خانه بیرون می‌رود. اصلاً اوضاع خوبی حاکم نیست و صحنه‌هایی می‌بینند که برای پسرش هولناک است. سؤال و جواب‌های پدر و فرزند، آن‌ها را به‌خانه‌ای می‌رساند که افکار میرزاباقر را به‌کلی دگرگون می‌کند...!
نویسنده؛ جعفر شهری باف
راوی؛ فرهاد مهرآبادی
برای حمایت از صدای قجرتایم؛ لینک پادکست‌های ما را با دوستان و خانوادۀ محترم خود به اشتراک بگذارید، سپاسگزاریم.